او برای خود و هم برای اعضای خانواده به تفکیک و عادلانه وقت صرف می‌کند. در این راه به افراط و تفریط نمی‌رود. زن مدیر با هر یک از اعضای خانواده وقت اختصاصی تنظیم می‌کند. مقدار زمان مصرف شده مهم نیست. کیفیت آن مهم است.

 

او به اعضای خانواده خود نشان داده که زمانهایی از هر روز به هر یک از آنها اختصاص دارد و در بعضی از زمانهای دیگر همه به هم میتوانند با یکدیگر ارتباطات چندگانه داشته باشند.

 

او می‌داند که درست است که معمولا ارتباط یک فرآیند دو سویه است، و اگر این فرآیند به ارتباط مثلث‌گونه تبدیل شود، گاهی نمیتواند همزمان به هر دو گوشه مثلث توجه یکسان نشان دهد، و این مساله می‌تواند برای گوشه‌ای که مورد انزوا قرار گرفته نگرانی و احساس طرد ایجاد کند. اما فرد مورد انزوا واقع شده، بر اساس تجربیات گذشته خود می‌داند که زن مدیر می‌تواند این احساس تلخ و منفی را خیلی زود کاهش دهد. او می‌تواند این احساس تلخ را به یک احساس زودگذر تبدیل کند نه به یک احساس منفی کشدار و ماندگار.